مرزبخشی رضاخان
فهرست مطالب
مرزبخشی رضاخان به عراق: کشتیرانی در شط العرب
واگذاری 160 فرسخ از خاک ایران (منطقه چکاب) به افغانستان
پیوستن 800 کیلومترمربع ایران به ترکیه: منطقه قرهسو، قله و دامنه آرارات کوچک
700 مایل مربع اراضی نفتخیز قصرشیرین تا خانقین، نیمی از اروند به عراق پیوست.
موضوع:
مرزبخشی رضاخان
کلید واژهها: بخشیدن مرز – رضاخان - کشتیرانی در شط العرب – چکاب – سرچشمه قرهسو – آرارات کوچک - دشت ذهاب - قصر شیرین - خانقین – اروند رود.
مرزبخشی رضاخان به عراق: کشتیرانی در شط العرب
در سال 1313 خورشیدی دولت عراق به منظور جلوگیری از اعمال حاکمیت ایران در اروندرود، با پشتیبانی انگلستان به سازمان ملل شکایت کرد و سازمان ملل طرفین را به مذاکره مستقیم دعوت کرد و سرانجام با اصرار و فشار انگلیسیها در 13 تیرماه 1316 (4 ژوئیه 1937) قرارداد به امضاء رسید.
در قرارداد تحمیلی 1316 حق کشتیرانی در سراسر شط العرب – به استثنای پنج کیلومتر آبهای مقابل آبادان تا خط تالوگ – به دولت عراق واگذار شد.[1]
و همچنین و قرار بود «درآمد حاصل از راهنمایی کشتیها را صرف لایروبی و بهبود شرایط کشتیرانی در شط العرب نماید که بعدها هیچ وقت به آن عمل نکرد.»[2]
واگذاری 160 فرسخ از خاک ایران (منطقه چکاب) به افغانستان
سرهنگ ارفع روایت میکند: «به نظر اعلیحضرت رضاشاه کبیر بهترین وسیله برای برقرار ساختن مناسبات دوستانه بین ایران و افغانستان در آن زمان رجوع به آتاتورک بود.»[3]
بنابراین آتاتورک فخرالدین آلتای را برای حکمیت مامور کرد و به افغانستان و ایران فرستاد، مذاکرات در 1313 خورشیدی با حکمیت ترکیه انجام شد که با حکمیت ترکها 160 فرسخ از خاک ایران به افغانستان منضم شد.[4]
رضاشاه: «ارزش چکاب چه از لحاظ سوق الجیشی و چه از نظر وجود دامها برای مراتع بدان پایه نیست که همسایهمان ناراضی باشد و روابط دو دولت ایجاد سوء تفاهم کند.»[5]
کاملاً واضح و روشن گردید که پیمان سعدآباد در شهریور 1320 از لحاظ سیاسی برای ایران ثمری نداشت زیرا از شمال و جنوب به ایران حمله ور گردیدند و کشور ایران را قوای خارجی اشغال نمودند و هم پیمانان ایران نه تنها کمکی نکردند بلکه از اظهار تأسف هم خودداری نمودند.»[6]
پیوستن 800 کیلومترمربع ایران به ترکیه: منطقه قرهسو، قله و دامنه آرارات کوچک
عهدنامه موسوم به «قرارداد تعیین خط سرحدی بین ایران و ترکیه»
در تاریخ 2 بهمن 1310 خط مرزی جدید ایران و ترکیه تعیین شد، که براساس آن نزدیک به 800 کیلومترمربع از خاک ایران از جمله: سرچشمه قرهسو و نیز قله و دامنه آرارات کوچک از خاک ایران جدا گردید. ضمن اینکه از ادعای مالکیت ایران بر منطقه قرهسو نیز که در آغاز دهه 1300 خورشیدی توسط اقبال السلطنه ماکویی تعقیب میگردید، رسماً دست برداشته شد.[7]
خاطره سرلشکر ارفع[8] در دیدارش با رضاخان:
یک روز که من و یک سرهنگ تُرک بر سر موضوعی مورد اختلاف با حرارت بسیار بحث میکردیم، رشدی آراس گفت: ما ترکها به نظر اعلیحضرت شاهنشاه اطمینان و اعتماد کامل داریم. سرهنگ ارفع، پروندهها و نقشهها را به حضور ایشان ببرد، هرچه فرمود ما قبول داریم!
من نقشهها و کاغذها را جمع کردم و یک راست به کاخ سلطنتی رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرایضی دارم، چند دقیقه بعد شاهنشاه وارد شدند، در حالی که من نقشهها را روی میز پهن کرده بودم. همین که نقشهها را دیدند، فرمودند: موضوع چیست؟ من شروع کردم به توضیح دادن که فلان تپه چنین است، فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نیاز ماست و از این حرفها... ولی پس از مدتی که با حرارت عرایضی کردم با کمال تعجب دیدم اعلیحضرت چیزی نمیفرمایند. وقتی سرم را بلند کردم دیدم شاه با حالت مخصوصی به من نگاه میکند. گویی به حرفهایم چندان توجهی ندارد.....
رضاخان: مهم نیست که سر این تپه از آنِ که باشد، آن چه مهم است این است که ما با هم (ترکیه و ایران) دوست باشیم.[9]
منطقه قرهسو:
2 دی ماه 1302 خورشیدی رضاخان دستور میدهد «قدغن فرمایید که اتفاقات و محظوراتی که در قراء متنازع فیه رخ نموده چیست و چه اقداماتی بایستی به عمل آید.»[10]
نامه رضاخان به امیرطهماسبی[11] در 7 اسفند 1302: «... با مراجعه به معاهدات و سوابق وزارت امور خارجه و نقشه معلوم میشود که قرایی که ماوراء بر قرهسو واقع است از زمان معاهده «ترکمنچای» متعلق به روسیه بوده و بعد هم به موجب عهدنامه «قارص» به ترکیه واگذار شده است.»[12]
دیگر مالکیت ایران بر منطقه شمال نهر قرهسویی پیگیری نشد و متعاقباً ترکیه این منطقه را اشغال کرد و در قرارداد سرحدی 1311 خورشیدی ایران و ترکیه مالکیت ترکیه بر منطقه یاد شده مورد تایید دولت ایران قرار گرفت.[13]
اهمیت منطقه قرهسو: دالان راهبردی است که تنها راه اتصال ترکیه به منطقه نخجوان و از این طریق به جمهوری آذربایجان میباشد.[14]
علل جدایی منطقه قرهسو: ضعف دولت ایران و نیز بیتوجهی به بیاعتباری عهدنامهی ترکمنچای و قارص.[15]
منطقه سردار بلاغی به منظور پایگاه و سدی برای دفاع از مالکیت ایران بر آرارات کوچک بود. منطقهای مهم و راهبردی
جلیلوند (ایلخانی عشایر ماکو) کسی است که برای تثبیت مالکیت ایران بر این مناطق تلاش میکند.[16] وی میگوید: «سردار بلاغ» قریهای واقع در آرارات کوچک است که بر اساس نقشههای سرحدی ایران و روس جزئی از خاک ایران به شمار میآمد. اما مأموران روسیه به زور این منطقه را اشغال کردهاند.[17] و پس از عهدنامه قارص بین روسیه، شوروی و ترکیه، به ترکیه واگذار میشود.
گزارش جلیلوند: طوایف عرض مینمایند، هرگاه از طرف دولت به نقشه حدود سرحدی روس و ایران مراجعه شود «سردار بلاغی» جزء خاک ایران است و تصرف «سردار بلاغی» عدواناً بوده و عثمانیها به همین لحاظ حق تصرف ندارند.[18]
دولت ایران به این موضوع اهمیت چندانی نمیدهد. روستاهای قوری گل و جوزی در اطراف بلاغ باشی به اشغال ترکیه در آمدند.
16 مرداد 1302 سفارت ترکیه در تهران روستای بلاغ باشی را جزئی از خاک ترکیه دانسته و تعلق آن به دولت ایران را رد میکند.[19]
نامهی وزارت امورخارجه ایران به وزارت جنگ: با اقدام نظامی از روستاهای ایرانی رفع اشغال نمایید.[20]
جواب رضاخان سردارسپه وزیر جنگ: اقدام قشون در جلوگیری از تجاوزات تُرکها صلاح نیست، مقرر فرمایید با اقدامات سیاسی موضوع پیگیری شود.[21]
بعد از پیگیریهای سیاسی جواب ترکیه در مورد تقاضای دولت ایران در مورد تخلیه «بلاغ باشی» این بود: «هرگونه تعرضات و حملاتی که به خاک و بیرق ما وارد آید به همان شدت دفع خواهد گردید...»[22]
بلاغ باشی در تصرف ترکیه ماند و از سال 1306 خورشیدی ترکیه، روستاهای سرو و ساردیک را نیز اشغال کرده[23] و نسبت به منطقه قطور نیز ادعا کرد.
700 مایل مربع اراضی نفتخیز قصرشیرین تا خانقین، نیمی از اروند به عراق پیوست.
زمینهای باختری دشت ذهاب و منطقه حد فاصل بین قصر شیرین و خانقین. این سرزمینها که یکی از زرخیزترین مناطق ایران و مرکز معادن غنی نفت بود تا پیش از پروتکل استامبول (1292 خورشیدی) جزئی از خاک ایران بودند[24] و دولت ایران حاکمیت خود را بر آنها اعمال میکرد.[25]
پس از پروتکل استامبول اینها به اشغال عثمانی و بعد عراق در آمدند.
ولی چون دولت ایران پروتکل را تصویب نکرده بود تجزیهی این سرزمینها هیچگونه رسمیتی نداشت. به همین خاطر الحاقشان به ایران از وظایف اصلی دولت بود. اما دولت ایران برای باز پسگیری این مناطق که به (اراضی انتقالی) مشهور بودند به اقدام عملی مبادرت نورزیده بود.
عهدنامه سرحدی و پروتکل منضم به آن[26]:
در 21 اسفند 1316 محمود جم رئیس الوزرای وقت به وزارت امورخارجه مینویسد: «حسب الامر مطاع مبارک ابلاغ میشود که ... فوراً درگذراندن عهدنامههای تحدید حدود و غیره از تصویب مجلس شورای ملی اقدام نمایند.»[27] و در تاریخ 25 اسفند 1316 بدون ذرهای مخالفت، عهدنامه سرحدی و پروتکل منضم به آن به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید.
لذا مجلس کاملاً فرمایشی به دستور رضاخان معاهدهای را که در حکم تجزیه ایران بود بدون هیچگونه بحث و بررسی به تصویب رساند که به معنای تجزیه 700 مایل مربع از اراضی نفتخیر ایران در منطقه بین قصر شیرین و خانقین بود و مالکیت ایران بر نیمی از اروندرود را بر خلاف اصول مسلم حقوق بینالملل سلب میکرد.
سرانجام دولت عراق عهدنامه را نقض کرد و در مورد اداره مساوی اروندرود تن نمیداد لذا پس از بحران فراوان سرانجام عهدنامه در دهه پایانی پادشاهی محمدرضا پهلوی لغو شد.
[1]. مهدوی / ص 39 و 40
[2]. امینی / ص 26 و 27
[3]. مکی / ص 154
[4]. مکی / ص 55
[5]. مکی / ص 52
[6]. مکی / ص 343
[7]. تمامیت ارضی ایران ج 1، ص 700
[8]. از نظامیان ارشد ایرانی که در کمسیونهای مرزی ایران و ترکیه نیز فعالیت کرده بود.
[9]. تاریخ بیست ساله ایران. حسین مکی ص 154 و 153 / تمامیت ارضی ایران ج 1 ، ص 708
[10]. اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 11
[11]. امیر لشکر شمال غرب
[12]. اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 5 و 6
این در صورتی است که خود رضاخان قبل از این به امیرطهماسبی دستور داده بود: «قرهسو را از دست ندهید.» اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 64
[13]. مخبر ص 90 – 83. تمامیت ارض ج 1، ص 640
[14]. تمامیت ارضی ج 1، ص 644
[15]. تمامیت ارضی ج 1، ص 644
[16]. شورش کُردها و تأثیر آن بر روابط خارجی ایران ص 53
[17]. تمامیت ارضی ایران ج 1، ص 637
[18]. اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 13 و 14
[19]. بهبودی ص 255. تمامیت ارضی ص 621
[20]. اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 88 و 89
[21]. اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 86
[22]. اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ص 28 و 26 – تمامیت ارضی ص 623
[23]. رحمت الله معتمدی / مرزهای ایران و ترکیه ص 22
[24]. مرزهای کردستان ص 513
[25]. اسناد وزارت خارجه ج 54، سند 136
[26]. در تاریخ 13 تیرماه 1316 خورشیدی عهدنامهی سرحدی ایران و عراق به امضای وزیران خارجه دو کشور رسید. در تاریخ 16 اسفند به تصویب مجلس نمایندگان عراق و در تاریخ 17 اسفندماه 1316 به تصویب مجلس سنای عراق رسید.
[27]. کوهستانی نژاد ص 337 – کتاب ص 584